اربعين 93
وقتی اسم کربلا میاد ناخودآگاه دل آدم پر غصه و دلتنگی میشه حالا وقتی مسافر کربلا داشته باشی این دلتنگی بیشتر میشه و هر چی این مسافر بیشتر بهت نزدیک باشه ، آه و حسرتت بیشتر ... به اندازه خود کربلا دلتنگ کربلام ... دلتنگ رقص اون پرچم سرخ روی گنبد ، قدم زدن تو بین الحرمین دلتنگ کبوترهای حرم ... شیش گوشه ، خیمه گاه ، علقمه ، کف العباس و ... ارباب دلم خیلی تنگته ... مادر و خواهر و برادرهایم مسافر کربلایند امسال بازم این حس خیلی سخت تر از سال قبل تکرار شد ... : پ.ن1: جاموندن خیلی درد داره ، خیلی ... پ.ن2: هر سال دستام خالی تر میشه ؛ حتی نتونستم اسپند هم برای زائرات دود کن...